×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

چگونه نوجوانان را به نماز تشويق کنيم؟

چگونه نوجوانان را به نماز تشويق کنيم؟

 

انسان موجودي است که در زندگي خود، خواه ناخواه با اضطرابات و نگراني هايي روبه روست. گاهي اين نگراني ها براي برخي محدود به مسائل مادي است و گاهي از اين حد گذشته و جنبه غيرمادي و معنوي  هم پيدا مي کند. اين حالت گاهي برخي از انسان ها را چنان به خود مشغول مي دارد که تمام عمرشان را در بر مي گيرد و با همان حالت از دنيا مي روند و در برخي ديگر، مدتي از حياتشان را اشغال و زماني سر بلند مي کنند که مدت زيادي از عمرشان سپري شده است. اما عده اي از افراد  آگاه با تدبير خاص جلوي اين حالا ت دروني خود را گرفته و ناآرامي دروني خود را آرامش مي بخشند. براي همه ما اين نکته حائز اهميت بسياري است که بدانيم عامل اين آرامش چيست و چگونه آن اضطراب به طمانينه تبديل شده و آرامش تضمين و تامين مي گردد. آري خداوند با يک جمله کوتاه و مختصر پاسخ اين سوال را داده اند که �بدانيد با ياد خدا دلها آرام مي گيرد.� اما بايد گفت که اين کلام الهي براي بسياري از افراد حتي تحصيل  کرده هاي ما شايد مبهم بوده و تفسير آن روشن نيست. علا مه طباطبايي (رحمه الله) صاحب تفسير ارزشمند الميزان در تبيين و تفسير اين آيه مي فرمايند: �در اين آيه و کلا م الهي تذکر و توجهي براي مردم است که قلب ها را متوجه و متمايل به ياد ذکر او سازند. زيرا هيچ تلا شي و همتي براي انسان در زندگيش نيست مگر براي رسيدن به سعادت و نعمت و هيچ ترسي ندارد مگر ترس از افتادن در بدبختي و سختي و شقاوت و خداوند تنها سبب و يگانه عاملي است که امور خير در دست اوست و نيزهمه خوبي ها به او برمي گردد و او قادر بر بندگان و ضامن سعادت ايشان است. پس توجه و اعتماد و اتصال به او موجب نشاط و شادابي و کمال مطلوب است. پس قلب ها به ياد او از نگراني ها و اضطرابات مطمئن مي شوند و تسکين مي يابند.� در روايت وارد شده است که وقتي اين آيه (آيه 28 سوره رعد) نازل شد پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) به اصحابش فرمود آيا مي دانيد معني اين آيه چيست؟ اصحاب گفتند خدا و رسولش بهتر مي دانند. فرمود: �کسي که خدا و رسول او و اصحاب پيامبر را دوست بدارد�. و در روايت ديگر دارد که خدا و رسول و اهل بيت و پيروان و شيعيان ما را دوست داشته باشد.ذکر در لغت به معناي حفظ مطالب و معارف آمده با اين فرق  که حفظ به معناي به دست آوردن در ابتداي امر گفته مي شود و ذکر به ادامه و حاضر داشتن آن. که آن حضور گاهي قلبي است و گاهي قولي و به همين خاطر ذکر را به دو قسم قلبي و زباني تقسيم کرده اند. و اما مصداق ذکر: براي ذکر افراد و مصاديق زيادي در قرآن و سنت بيان شده است ولي آنچه از فحص و بررسي در آيات و روايات به دست مي آيد اين است که نماز، فرد واقعي و مصداق حقيقي ذکر الهي است چون نماز دستوري است که در همه شرايع و اديان الهي جزو فرائض و واجبات بوده است و خداوند در قرآن کريم تصريح کرده است که مراد از ذکر الهي، نماز است.  اقم الصلا ه لذکري �نماز را بپا دار تا به ياد من باشي�. و در آيه ديگر مي فرمايد: ولذکرالله اکبر �نماز بزرگترين ذکر الهي است� اينکه نماز را برترين مصداق ذکر خدا ياد کرده  شايد بدين جهت باشد که در حال قيام به نماز، نفس آدمي در اثر توجه به مبدا� اعلي و خالق يکتا از اضطراب دروني دور شده و سختي ها و ناملا يمات را از ياد مي برد و شايد وجه کمک گرفتن از نماز در آيه استعينوا بالصبر والصلا ه �يعني از صبر و نماز استعانت بجوئيد� همين باشد. در تفسير آيه 91 سوره مبارکه مائده �شيطان مي خواهد در ميان شما به وسيله شراب و قمار عداوت ايجاد کند و شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد آيا خودداري خواهيد کرد.� گفته شد که: �به اين دليل خداوند در اين آيه نماز را جداي از ذکر خدا اسم برد - با توجه به اينکه نماز هم ذکر خداست - که نماز فرد کامل از ذکر الهي است و خداوند اهتمام بيشتري به امر آن دارد و در روايت صحيح هم وارد شده که نماز پايه و ستون دين است� و نيز از کلمه �موقوت� در آيه 103 سوره مبارکه نسا� که فرمود: ان الصلا ه کانت علي المومنين موقوتا. �استفاده مي کنند که وقت در نماز کنايه از ثبات و تغييرناپذير بودن اين فريضه الهي است يعني نماز يک فريضه ثابتي است که در هيچ حال ساقط نمي شود و هرگز تبديل به چيز ديگر نمي گردد آنطور که مثلا  روزه در مقام اضطرار تبديل به فديه مي شود.� بنابراين کمترين ترديد در اين مطلب روا نيست که ياد خدا آرام بخش دلها از همه ياس ها و ناآرامي ها بوده و نماز روشن ترين مصداق و فرد اکمل از ذکر الهي است. نتيجه اينکه نماز  تنها عامل بازدارنده از همه لغزش ها و تنها تکيه گاه امن و مامن مستحکم براي انسان ها خصوصا جوانان است که هرگز نفس خويش را از افتادن در مهلکه حوادث مصون نمي بينند و شايد به همين سبب باشد که در کتاب آسماني قرآن کمتر عبادتي چون نماز مورد اهميت قرار گرفته است تا آنجا که حدود صد و چهارده مورد اين کلمه در قرآن به کار رفته و در پانزده مورد امر به آن شده است و در صدق و درستي ادعاي ما همين بس که جواني از انصار نماز را با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بجا مي آورد و با اين وصف آلوده به گناهان زشتي نيز بود. اين مطلب را به عرض پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) رساندند. حضرت فرمود: اما پرسشي که ايجاد مي شود اين است که چرا در ميان نوجوانان  و جوانان برخي آن چنان که بايد، به نماز اهميت نمي دهند يا اينکه چرا بعضي از آنان ارتباط چنداني با نماز ندارند  يا عده اي از نوجوانان و جوانان در حالي که از خانواده مذهبي و مسلمان هستند نماز نمي خوانند؟ اين سوالي است که ما به دنبال علل و عوامل و پاسخ صحيح آن بوده نخست سعي داريم که عوامل آن را شناسايي کرده سپس راه حل ها را ارائه دهيم.موضوع مزبور به عنوان يک سوال و موضوع تحقيق در ميان عده کثيري از دانش آموزان دبيرستاني، دانش پژوهان مراکز پيش دانشگاهي و دانشجويان مطرح شد تا بدون هيچ حدس و گماني از طرف نگارنده علل را از ميان خودشان جويا شويم که در اين صورت قضيه از ظن و گمان خارج و به واقعيت عيني نزديکتر گردد.آنان در اين نظر سنجي علل و عواملي را برشمرده اند که بسيار جالب توجه است.لا زم به ذکر است که برخي از اين علل از درصد بالا يي برخوردار بوده که اکثريت آن را بيان داشته اند و بعضي ديگر درحد متوسط و ضعيف مطرح شده اند. ما به اين ترتيب اهميت، آن عوامل و علل را بر مي شماريم سپس نحوه از بين بردن آنها  يا راه حلها را با استمداد از آيات و روايات با بضاعت اندک علمي ارائه خواهيم داد.

محيط خانواده و بي توجهي والدين

بي توجه بودن يا کم توجهي پدر و مادر يا مربي خانواده نسبت به فرزندان در محيط خانه و سطحي نگري آنان در ابتداي نوجواني فرزندان يا احيانا بي مبالا تي اعضاي خانواده نسبت به مسائل ديني خصوصا فريضه نماز تاثير بسزايي در تربيت فرزندان به  جاي مي گذارد. بعنوان مثال فرزند اگر در خانه اي رشد کند که در آن خانه کسي به نماز اهميت ندهد يا در قبال مسائل ديني خود را مسوول ندانند يا خود اهل نماز باشند ولي فرزند خانواده را تحريص و تشويق به نماز ننمايند قطعا فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شايد در آينده بر اثر عوامل ديگر به نماز روي آورد که اين احتمال ضعيفي است.نوجواني نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حاليکه در خانه ما هيچ يک اهل نماز نيستند و ديگري بيان کرد که توقع نماز خواندن از کسي که هيچ يک از اعضاي خانواده اش اهل نماز نباشند، توقع بي جايي است. بسيار روشن و مسلم است که چنين فرزندي به زودي به عبادت تن در نخواهد داد. کانون خانواده مهمترين عامل در اين زمينه محسوب مي شود چون کانوني که جوان در آن رشد يافته کانون بي تفاوتي بوده است و هرگز کسي از طريق محبت و تشويق  يا از راه قهر و تهديد او را به امور عبادي وادار نکرده يا از او نخواسته است. چه بسا اين جوان نسبت به ساير امور زندگي فردي سر به زير و تسليم پذير و با شخصيتي از ديدگاه خانواده باشد و ليکن اهل نماز و ديانت نيست. اين بدان جهت است که  والدين در آن امور تاکيد داشته اما در امور ديني اصراري به خرج نداده اند و اگر در بعد ديني توجه داشتند قطعا خللي در او مشاهده نمي کردند.

عدم آگاهي و بينش کافي
از فريضه نماز

عالم نبودن به محتواي نماز، درک پايين و بسيار اندک نسبت به تاثير آن، عدم توجه به جايگاه نماز در اسلا م، نداشتن انگيزه و هدف در اقامه و برپايي آن، آشنا نبودن به اسرار و فلسفه نماز ودرخواست امور مادي از خدا و عدم دست يابي به آن يکي از عواملي است که جوانان را از اين فرضيه الهي دور نگه داشته است. درگفته ها و نوشته هاي بسياري از آنان اين نکته جلب توجه مي کرد که ما نمي دانيم براي چه بايد نماز خواند. اگر نماز  را  نخوانيم چه مي شود. با ترک نماز چه چيزي را از دست خواهيم داد و ظاهرا مشاهده مي شود آنان که نماز  را برپا مي دارند با کساني که تارک نمازند فرقي نمي کنند. اگرنماز بايد در زندگي افراد موثر واقع شود پس چرا اين اثر ملموس نيست و چرا اين مرزبندي را عملا ما نمي بينيم؟ مگر خدا به دو رکعت  نماز ما محتاج  است؟ جوان بايد قلبش پاک باشد، انسان بايد با دوستان و همسايگان و نزديکان و همنوعان خود رفتار شايسته اي داشته باشد. خدا اين ها را از ماخواسته است. نه اين که نماز بخوانيم و در عين حال صد ها عمل ناشايست را مرتکب شويم. اصل اين است که ما انسان خوبي باشيم حال چه قائم به نماز باشيم يا تارک آن. پس ملا ک انسان خوب بودن، نماز خواندن نيست بلکه دل و قلبي پاک داشتن است.همه اين گفته ها حاکي از آن است که شناخت لا زم و آگاهي کافي از فضائل نماز و جايگاه آن در اسلا م براي کثيري از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.

سستي و تنبلي

بعد از دو عامل مذکور، علت ديگري که در ترک يا بي توجهي به نماز بيان شده است عنصر و عامل تنبلي است. غالبا نوجوانان و جوانان به آساني تن به فعاليت نمي دهند مگر در اموري که بيشتر جنبه احساسي و هيجاني داشته  يا در اموري که با انگيزه و شناخت قبلي همراه باشد. براي فردي که چند سال است به سن تکليف رسيده قدري مشکل است در هواي سرد زمستان آستين خود را بالا زند و با آب سرد وضو بگيرد  يا کفش و پوتين از پايش در آورد و مسح نمايد به همين خاطر گاهي از نماز خواندن طفره مي رود  يا براي او دشوار است که از خواب نوشين صبح گاهي بزند و نمازش را بخواند و...

 همنشيني با دوستان ناباب

بديهي است که نقش بسيار مهم دوستان در شکل دهي شخصيت انساني خصوصا در سنين نوجواني و جواني را نبايد ناديده انگاشت. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و کمال موثرند و دوستان ناشايست درانحراف آدمي به سمت ناهنجاري هاي اخلا قي. چه بسا جواناني که در مسائل ديني علا قمند و به دينداري خود را غبند و ليکن در محيط هاي مختلف از قبيل محل هايي که در آن زندگي مي کنند يا محيط کار و تحصيل که در آن ساعاتي را سپري مي سازند با افرادي آشنا شوند که به تدريج او را در دام بي ديني و لا  ابالي گري گرفتار مي کنند.

فساد اخلا قي

برخي از جوانان در علت دوري  از نماز و تعاليم ديني و مذهبي، مفاسد اخلا قي را بسيار موثر مي دانند. البته اين عامل در خانواده ها و محيط هاي مختلف داراي شدت و ضعف است و در بروز و ظهور آن مي توان عللي را برشمرد که هرکدام از آن عوامل به تنهايي مي تواند در ايجاد آن و انحراف شخص کافي باشد.

مزاحم دانستن نماز
براي کارهاي شخصي
برخي چون در وقت نماز مشغول کار ها و اعمال شخصي خود هستند فرصت اين که نماز را در اول وقت آن اقامه کنند ندارند و  وقتي که فرصت هاي اوليه براي اقامه و برپايي نماز از دست برود تدريجا بعد از استراحت چون دوباره مشغول فعاليت مي شوند اقامه نماز را مانعي براي انجام کار هاي خود مي دانند. البته خواهيم گفت که اين عامل به بهانه شبيه تر است يک علت براي ترک يا بي توجهي به نماز.

تکبر و غرور

عامل ديگري که درترک نماز و ساير فرايض عبادي مي تواند موثر باشد غرور جواني و تکبر و بزرگ منشي برخي از افراد است. صفت غرور از پست ترين اوصاف انساني است که شايد بتوان گفت منشا تمام گناهان و معاصي مي گردد. هرگاه اين خصلت در کسي پا بگيرد و استقرار يابد فرد را به مهلکه هاي بزرگي مي کشاند با متصف شدن به اين صفت فرد چنين مي پندارد که اگر در مقابل خداي خود سجده کند کوچک مي گردد بنابراين براي اينکه بزرگي و غرورش محفوظ بماند در مقابل هيچ کس نبايد سر تعظيم فرود آورد ولو در مقابل خداوند متعال. فلذا اين خيالبافي شاعرانه و تصورات جاهلا نه او را از همه اوامر متعبدانه دور ساخته و مانعش مي شود که او در مسير سعادت خويش گام بردارد. اين همان وصفي است که وقتي در ابليس ظاهر و آشکار شد در مقابل دستور صريح خداوند سر باز زد و حاضر نشد امر الهي را در سجده بر آدم امتثال نمايد.
تسويف (واگذاري امور به آينده)

برخي از جوانان با توجه به اينکه چند سالي است که وارد سن تکليف شده و در مقابل تعاليم و دستورات دين مکلف مي باشند و بر آنها واجب است که به احکام ديني گردن نهند ولي با اين توجيهات که ما هنوز جوانيم و تازه اوايل عمر ماست و بهانه هايي از اين قبيل اعمال ديني را ترک مي کنند. جوان در بسياري از مواقع نماز نخواندن خود را اين چنين توجيه مي کند که من بعدا مي خوانم  يا قضاي آن را به جا مي آورم.  عمر طولا ني در پيش است پس مي توان اعمالي که امروز از من ترک مي شود در سنين پيري و زمان بيکاري انجام داد يا توبه کرد. بنابراين عملي که در آينده قابل جبران باشد و از طرفي مغفرت و بخشش الهي آن را شامل گردد جاي نگراني نيست.

ضعف اعتقادي

عامل ديگري که در روحيه جوانان مي تواند تاثير زيادي را بگذارد باورهاي ديني و تقويت روحيات مذهبي است که بخش عمده اين مسووليت برعهده مبلغان ديني مي باشد. امروزه بخش عظيمي از جوانان که بهترين و مهم ترين، قشر جامعه محسوب مي شوند از ضعف اعتقادي رنج مي برند. در کتب درسي خوانده اند که خدا و قيامتي هست و مسائل ديني تا حدودي به آنان گفته شده و ليکن به باور و يقين  نرسيده است. اصول اعتقادي را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعاليم دين را با انگيزه و اعتقاد انجام نمي دهد و بيش از آنکه با درايت و بينش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور ديني برخورد دارد. اين ضعف در عقيده و عدم استواري آن بر پايه منطق موجب مي گردد که جوان به مسائل ديني آن اهميت خاص را قائل نباشد يا پاي بند کامل به تعاليم ديني را نداشته باشد. به همين جهت بسيار ديده مي شود که بعضي از افراد، نماز خواندنشان موسمي و فصلي است. اين نيست مگر از ضعف اعتقادي فرد و تا اين ضعف جبران نگردد، مشکل فوق قابل حل نخواهد بود.

رفتار نامناسب مبلغان ديني

ابتدا اين نکته را متذکر شوم که منظور از عنوان مزبور، انکار يا زير سوال بردن مبلغان متعهد و متدين خصوصا روحانيون وارسته ايي که حيات خويش را صرف تبليغ دين نموده اند نيست بلکه توجه دادن به اين نکته است که بايد برخورد با جوانان بسيار با ظرافت و دقت انجام گيرد. چون چه بسا جواناني که مقيد به موازين ديني باشند ولي با يک عکس العمل فردي که لباس دين بر تن کرده است از دين بيزار گردند. تحقيقات و نظرسنجي ها گوياي اين حقيقت است که برخي از جوانان به خاطر دوستي و صميميت و ارتباط نزديکي که با طلا ب و روحانيون خصوصا طلبه جوان پيدا  کرده که بايد از آن به عنوان يک پديده ميمون و مبارک نگريست رفتاري را مشاهده مي کنند يا سخناني را مي شنوند که موجب سستي و وهن آنها از دين مي گردد. به عنوان مثال اگر جواني مشاهده کند که يک روحاني در محفلي نشسته و مشغول صحبت و احيانا غيبت ديگران است و توجهي به نماز در اول وقتش ندارد يا در رفتار با کسي تندي مي کند اين اعمال، تاثير منفي اش  را بر روحيه ديگران باقي مي گذارد.  اين هم عاملي است که برخي از جوانان بيان مي دارند. علا وه بر موارد دهگانه ايي که بيان شد عاملي چون مشکلا ت مادي، کاستي در تبليغات، نداشتن مشوق، مشکل ازدواج،  وجود آلودگي اخلا قي برخي از محيط هاي محلي، عدم جاذبه کافي مساجد و مکان هاي عبادي و عدم رعايت مسائل بهداشتي در مساجد و نمازخانه ها از ديگر عواملي هستند که در ترک و رويگرداني يا کم توجهي نوجوانان و جوانان به مسائل عبادي خصوصا نماز تاثير بسزايي دارند که بايد در رفع و حل آن  کوشا بود.
نتيجه گيري
کانون خانواده اولين و بهترين مدرسه اي است که نسل هاي جوامع بشري از آنجا رشد مي يابند بنابراين اگر والدين يا مربيان خانواده افراد مدير و با مسووليتي باشند قطعا کانون خانواده محيط سالمي براي تعالي و رشد افراد آن خانواده خواهد بود و بالعکس اگر مربي خانواده انسان غيرمسوول و بي قيد و شرطي باشد قطعا افرادي که از آن خانه وارد اجتماع مي شوند انسان هاي مفيدي براي اجتماع نخواهند بود و به همين خاطر دين مسووليت سنگين و خطيري را برعهده خانواده گذاشته و ادب و تربيت فرزند را به عنوان بهترين عمل صالح وارثي ماندگار ياد کرده است. در نصوص و روايات که از ائمه معصومين (عليهم السلا م) و رسول گرامي اسلا م (صلي الله عليه وآله و سلم) به ما رسيده بخش عمده اي از آن را احاديث اخلا قي و تربيتي تشکيل مي دهد که توجه به آنها مي تواند تاثير بسزايي در تربيت ديني فرزندان ايران اسلا مي داشته باشد.

سه شنبه 27 اردیبهشت 1390 - 3:58:56 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://razemajnoon.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 29 دی 1390   8:29:43 PM


اینها از مسجد می ترسند
من تکلیفم را باید ادا کنم به شما بگویم
شما  دانشگاهی ،شما دانشجویان،شما دانش آموزان
همه تان مساجدتان بروید،پرکنید
سنگرهست اینجا،سنگرها راباید پرکرد
امام خمینی.رهبر

آخرین مطالب


چگونه نوجوانان را به نماز تشويق کنيم؟


درباره ایدز بیشتر بدانید


تنهایی های من


بزرگان واقعی ایران زمین


زرتشت


می خواهم بهتر زندگی كنم!


چگونه زندگی زیبایی همراه با همسرم داشته باشم؟


انقلاب سال ۱۳۵۷ هجری خورشیدی در ایران، (مشهور به انقلاب اسلامی)


بیشتر بدانید (مصر)


بهترین بازی در جهان


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

103803 بازدید

17 بازدید امروز

14 بازدید دیروز

216 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements